کد مطلب:318403 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:233

گفتار چهارم
امر به معروف و نهی از منكر

بررسی معنی دو واژه «معروف» و «منكر»



تعاریف مختلفی از این دو واژه صورت گرفته است، اما به طور خلاصه، واژه «معروف» به معنی چیزی است كه عقل و فطرت پاك، آن را به نیكی بشناسد. و واژه «منكر» آن است كه عقل و فطرت پاك آن را به نیكی نشناسد، بلكه آن را كار بد بداند و به عبارت ساده تر، كلمه «معروف» یعنی «خوب» و كلمه «منكر» به معنای «بد» است.



برای دست یابی به مصداقهای دو كلمه «معروف و منكر» در قرآن، با مراجعه به آیه 110 سوره آل عمران و آیات قبل و بعد از آن و سوره محمدصلی الله علیه وآله 46 مصداق از معروف و 55 مصداق از موارد منكر به دست می آید.(1)



آیات امر به معروف و نهی از منكر به ترتیب نزول



علامه طبرسی در تفسیر مجمع البیان در سوره والعصر، وجوب توصیه همدیگر به حق را اشاره به معروف و نهی از منكر می داند، همچنین در سوره لقمان آیه 17 آمده است: «پسرم، نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منكر كن، و در برابر مصائبی كه به تو می رسد استقامت كن كه این از كارهای مهم و اساسی است».



در سوره اعراف آیه 199، خداوند می فرماید: «ای پیامبر! عفو و مدارا را پیشه خود ساز و به نیكیها دعوت نما، و از جاهلان روی برگردان». در آیه 157 همین سوره آمده است: «(از صفات پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله این است كه) مردم را به نیكیها، دستور می دهد، و از منكر (بدیها) باز می دارد».



درآیات مدنی، ضمن اینكه تصریح به امر به معروف و نهی ازمنكر شده،این دو وظیفه را در ردیف دیگر دستورهای قرآنی قرار داده است،ازجمله سوره حج،آیه 41 می فرماید:



«یاران خدا كسانی هستند كه هرگاه، در زمین به آنان قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می دارند و زكات را ادا می كنند و امر به معروف و نهی از منكر می نمایند و پایان همه كارها در دست خدا است».



در آیه 71 سوره توبه آمده است:



«مردان و زنان با ایمان ولیّ (و یار) همدیگرند، یكدیگر را امر به معروف و نهی از منكر می كنند، و نماز را برپا می دارند و زكات را می پردازند و خدا و رسولش را اطاعت می نمایند، خداوند به زودی آنان را مورد رحمت خویش قرار می دهد، خدا توانا و حكیم است».



در قسمتی از آیه 112 توبه در بیان صفات مؤمنان می فرماید:



«مؤمنان كسانی هستند كه توبه كنندگان و عبادت كنندگان و سپاس گویان و سیاحت كنندگان و ركوع و سجود كنندگان و آمران به معروف و نهی كنندگان از منكر و حافظان حدود و مرزهای الهی هستند و به مؤمنان مژده بده».(2)



با تدبر در آیات مربوط به بحث، از جمله آیه 71 سوره توبه، فرازهایی از آن در قالب علت و معلول، سبب و مسبب، مترتب بر یكدیگر ذكر شده اند: لازمه ایمان واقعی، علاقه به سرنوشت یكدیگر است. و لازمه این محبت و علاقه، امر به معروف و نهی از منكر است. و لازمه امر به معروف و نهی از منكر، قیام بندگان است به وظیفه عبادت، از جمله نماز و قیام به وظیفه كمك به مستمندان، یعنی زكات و به عبارت دیگر، لازمه امر به معروف و نهی از منكر اطاعت از خدا و رسول و زنده شدن همه دستورهای دینی است. لازمه همه اینها همانا مشمول رحمتهای بی پایان پروردگار قادر متعال است كه كارهای خود را براساس سنت حكیمانه اجرا می نماید.(3)



در این موضوع، روایات و احادیث فراوانی از معصومین علیهم السلام در دست رس است، از جمله در مجموعه روایی «وسائل الشیعة» تحت عنوان كتاب «امر به معروف و نهی از منكر» روایاتی در 208 صفحه با فصل بندی و دسته بندیهای متنوع و ارزشمندی جمع آوری شده است.(4)



در مورد اهمیّت امر به معروف و نهی از منكر، امام باقرعلیه السلام می فرماید:



«به وسیله این اصل سایر دستورها زنده می شود، راه ها امن می گردد، كسبها حلال می شود، مظالم به صاحبان اصلی برگردانده می شود، زمین آباد می گردد، از دشمنان انتقام گرفته می شود، كارها رو به راه می شود».(5)



امیرمؤمنان، علی علیه السلام از جمله دلایل پذیرش خلافت را چنین بیان می كند:



«خدایا! تو می دانی من نه در پی ریاست و زعامت و حكومتم و نه طالب مال و ثروت دنیا، من فقط مردی مصلح می باشم، می خواهم نشانه های از بین رفته دین را برگردانم و در بلاد تو اصلاحی به عمل آورم تا ستمدیدگان در امان قرار گیرند و حدود تو جاری شود».(6)



همچنین سیدالشهداءعلیه السلام در روایتی كه هنگام حركتش نوشت و به برادرش محمد بن حَنفیه سپرد، می نویسد:



«من برای هوا و هوس قیام نكردم، من مردی اخلالگر و ستمگر نیستم. فلسفه قیام من و نهضت من اصلاح طلبی است. من فردی مصلح می باشم».(7)



برای اجرای این دو اصل چهار شرط: علم و معرفت، احتمال تأثیر، نبودن ضرر، و ادامه و اصرار متخلف، بیان شده است.



مراتب امر به معروف و نهی از منكر شامل سه مرحله قلب، زبان و عمل می باشد. در مرحله دست و عمل وظیفه حاكم شرع است؛ همچنان كه اجرای حدود و تعزیرات نیز وظیفه حاكم شرع است. بنابراین، مرحله سوم امر به معروف و نهی از منكر و اجرای حدود و تعزیرات در دوران غیبت امام(عج) وظیفه چه كسانی است؟



در حدود هزار سال پیش، تقریباً این اصل در جامعه اسلامی تحت عنوان دایره حسبه انجام می گرفته است و در مجموع دایره حسبه در تاریخ اسلام، در مجموع ثمربخش بوده است و حتی كتابهایی در موضوع حسبه و وظایف محتسب نوشته شده است و از این آثار مكتوب به دست می آید كه در گذشته به چه دقایقی از اصلاحات اجتماعی توجه و عنایت می شده و شعور دینی مسلمانان وسعت داشته، و براساس امر به معروف و نهی از منكر وظیفه خود می دانسته اند كه در جمیع شئون زندگی اصلاحات به عمل آورند.



منطق یا تعبد



مطلب دیگری كه خیلی مهم است، اینكه در اجرای امر به معروف و نهی از منكر منطق را باید دخالت داد؛ چرا كه هر كاری، منطقی مخصوص به خود دارد كه كلید آن كار است. در انجام امر به معروف و نهی از منكر باید تدابیر عملی اندیشید، باید دید كدام شیوه عملی مردم را نسبت به كار نیك تشویق می كند و مردم را از كدام عمل زشت باز می دارد.



توجه به منطق امر به معروف و نهی از منكر است كه فقها گفته اند یكی از شرایط امر به معروف و نهی از منكر احتمال تأثیر است.



احتمال اثر، یعنی احتمال نتیجه دادن. هر حكمی مصلحتی دارد، نماز مصلحتی دارد، روزه مصلحتی دارد، وضو مصلحتی، امر به معروف و نهی از منكر هم مصلحتی دارد، مصلحت این كار این است كه طرف به سخن یا عمل ما ترتیب اثر بدهد. بنابراین، معنای احتمال تأثیر این است كه احتمال بدهی مصلحت تشریع این حكم بر سخن یا عمل تو مترتب بشود. چرا در مورد نماز نگفته اند اگر احتمال می دهی این نماز در تو اثر داشته باشد و آن مصلحتی كه در نماز هست مترتب می شود، بخوان و اگر احتمال نمی دهی، نخوان؟ و هم چنین درباره وضو، روزه، حج و غیره... .



برای اینكه آنها تعبدی محض می باشند و ما نمی توانیم عقل خودمان را در كیفیت آنها و در اینكه باید چگونه انجام بدهیم و چه مواردی را نباید انجام دهیم و چگونه انجام دهیم، دخالت دهیم؛ ولی امر به معروف و نهی از منكر از كارهایی است كه ساختمان و كیفیت ترتیب آن و اینكه در كجا مفید و مؤثر است و بهتر ثمر و نتیجه می دهد، همه را شارع در اختیار عقل، فكر و منطق گذاشته است؛ همان گونه كه صاحب جواهر می گوید: در همه موارد اگر این مطلب خوب فهمیده شود، طرز فكر افراد در فهم اخبار و احادیث امر به معروف و نهی از منكر عوض می شود. برای زنده شدن این اصل فراموش شده، باید مكتب و روشی عملی (نه زبانی تنها) و در عین حال اجتماعی (نه انفرادی) و همچنین منطقی و مبتنی بر اصول علمی روان شناسی و جامعه شناسی به وجود آورد. در این هنگام است كه امید به موفقیت هست.



امر به معروف و نهی از منكر در جوامع فقهی



در مجموعه های فقهی، از جمله: «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة» در فصل پنجم كتاب جهاد، به امر به معروف و نهی از منكر و شرایط و احكام آن پرداخته شده است؛(8) امّا در دیگر كتابهای فقهی اعم از سنی و شیعه كمتر وارد این بحث شده اند و در دوران معاصر گویا این بحث مهم و سرنوشت ساز فراموش شده و در عمل نیز محدوده آن بسیار اندك و به امور جزئی اكتفا می شود.



از جمله مجموعه های فقهی معاصر كه مراجع و مجتهدین بر مطالب آن حاشیه زده اند، مجموعه فقهی «العروة الوثقی»(9) تألیف سید محمدكاظم طباطبایی یزدی است كه فاقد بحث امر به معروف و نهی از منكر است؛ اما در مجموعه فقهی امام خمینی قدس سره «تحریر الوسیله» تحت عنوان كتاب امر به معروف و نهی از منكر، انواع، كیفیت، شرایط و مراتب آن بحث شده است و شمول آن را از حیطه مسایل فردی خارج ساخته و در سطح اجتماعی و سیاسی گسترانیده است(10) و در بین رساله های عملیه فارسی معاصر نیز رساله عملیه امام خمینی قدس سره در این مورد بی نظیر است.



آنچه در این بحث مهم است، تشخیص معروف و منكر است و از آنجا كه دامنه اش به امور اجتماعی و سیاسی كشیده می شود، تبیین آن كار ساده ای نیست. بنابراین، تشخیص و تبیین اصلاح از افساد و معروف از منكر به ویژه در امور مهمی چون حكومت و ایستادگی در برابر آن، با توجه به اینكه آینده آن و نتایج مثبت و منفی اش كاملاً روشن نیست، كاری بس دشوار است.



بنابراین، دیدگاه های مختلفی در این زمینه قبل از انقلاب وجود داشت.



1. گروهی به طور كلی ورود به مسایل سیاسی را منكر می پنداشتند و امر به معروف و نهی از منكر امام و همفكران او را سیاسی كاری، شهرت طلبی و خلاف شأن روحانیت می دانستند.(11)



2. گروهی كه با وجود تشخیص منكر، خویش را ناتوان تر از آن می دانستند كه در برابر رژیم ایستادگی كنند. بنابراین، شرایط را محقق نمی دانستند و سكوت اختیار می كردند.(12)



3. كسانی كه امر به معروف و نهی از منكر را در راستای منافع خویش و یا سلامت خود رقم می زدند و در یك كلام مشی محافظه كاری پیشه می كردند و اقشاری از جامعه را كه دین بدون دردسر را طلب می كردند، به دنبال خود می كشیدند.(13)



4- امام خمینی قدس سره و همفكرانش كه در مقابل گروه های قبلی، سیر وقایع را به گونه ای می بیند كه اساس اسلام و دیانت در خطر است و بر این اساس، سكوت را با هر توجیهی، منكر می داند و فریاد و اقدام را با هر نتیجه ای، مثبت و معروف ارزیابی می كند و می گوید: ما مأمور به تكلیف هستیم، نه مأمور به نتیجه. و در خطاب به دیگران می گوید: «والله! گناه كار است كسی كه داد نزند و الله! مرتكب كبیره است كسی كه فریاد نزند...».(14)



و براساس این نظریه، از جمله همفكران امام و پیروان دیدگاه اخیر است كه در سال 1331 شهید مطهری در انجمن ماهانه دینی برای تحصیل كردگان مذهبی در تهران، پیرامونِ اصل امر به معروف و نهی از منكر سخنرانی می كند كه این سخنرانی در كتاب «ده گفتار»(15) به چاپ رسید. و همچنین بحث امر به معروف و نهی از منكر در سال 1350 موضوع درس خارج فقه آیت الله نوری همدانی در حوزه علمیه قم قرار گرفت و رژیم پهلوی از چاپ و انتشار آن جلوگیری نمود و به ناگزیر در لاهور پاكستان چاپ شد و سپس به فارسی ترجمه و منتشر گردید.(16)

1. حسين نوري، امر به معروف و نهي از منكر، ترجمه محمد محمدي اشتهاردي، چاپ پنجم، قم: انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1375. تلخيص از صص 89-82.

2. همان، تلخيص از صص 40-28.

3. مرتضي مطهري، ده گفتار، تهران: انتشارات صدرا، 1360. تلخيص از ص 58.

4. محمد بن حسن حرعاملي، ج 11، پيشين، صص 601-393.

5. مرتضي مطهري، ده گفتار، پيشين، ص 59.

6. همان، ص 74.

7. همان، ص 75.

8. زين الدين بن علي شهيد ثاني، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، ج 2، بيروت: دارالعلم الاسلامي، بي تا، ص 409.

9. محمدكاظم طباطبايي يزدي، العروة الوثقي، ج 2، تهران: المكتبة العلمية الاسلامية، 1358.

10. امام خميني قدس سره، تحرير الوسيله، ج 1، قم: انتشارات اسماعيليان، بي تا، صص 484-462.

11. امام خميني قدس سره، ولايت فقيه، پيشين، ص 197.

12. امام خميني قدس سره، صحيفه نور، ج 21، پيشين، ص 92.

13. همان، صص 93-92.

14. حميد روحاني، بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني، ج اول، تهران: نشراحرار، 1356، ص 722.

15. مرتضي مطهري، ده گفتار، پيشين، ص 48.

16. حسين نوري، پيشين، ص 18.